جدول جو
جدول جو

معنی نوع پرست - جستجوی لغت در جدول جو

نوع پرست
آنکه همنوع خود را دوست دارد، نوع دوست
تصویری از نوع پرست
تصویر نوع پرست
فرهنگ فارسی عمید
نوع پرست
(رِ لَ پَ رَ)
پرستندۀ نوع. کسی که همنوع خود را دوست دارد. (فرهنگ فارسی معین). مردم دوست. که به دیگران شفقت و مهربانی کند
لغت نامه دهخدا
نوع پرست
کسی که همنوع خود را دوست دارد
تصویری از نوع پرست
تصویر نوع پرست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نفس پرست
تصویر نفس پرست
آنکه خود را دوست دارد، کسی که به میل هوا وهوس خود رفتار کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوع پرور
تصویر نوع پرور
کسی که به همنوع خود محبت و احسان کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پول پرست
تصویر پول پرست
آنکه در جمع کردن پول حریص باشد، پول دوست
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نُو پَ رَ)
نوع دوستی. دوست داشتن همنوعان. علاقه و دلبستگی به همنوعان و مهربانی با ایشان. بشردوستی. مردم دوستی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نوع پرور
تصویر نوع پرور
کسی که همنوع را پرورش دهد و تعهد و غمخواری آنان کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
مردمدوست نوع پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفس پرست
تصویر نفس پرست
ورنی ورنیک آنکه بهوی و هوس خود رفتار کند
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه علاقه مند بقبر است: ... همه گور پرست باشند و همچون دختر کان که لعبت بیارایند. رافضی گورخانه بیاراید و منقش کند
فرهنگ لغت هوشیار
ریژ پرست (ریژ هوی) کسی که تابع امیال وآرزوی نفس خود میباشد (صرف نظر از مبادی شرعی و اخلاقی) : اما هرزه گرد بی نماز هوا پرست هوس باز که روزها بشب آرد در بند شهوت و شبهاروز کند در خواب غفلت و بخوررهر چه در میان آید و بگوید هر چه بر زبان آید رندست و گرد رعباست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طبع پرست
تصویر طبع پرست
خودپرست هوی پرست هوس پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پول پرست
تصویر پول پرست
آنکه به پول علاقه وافر دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خود پرست
تصویر خود پرست
متکبر خود خواه معجب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوی پرست
تصویر بوی پرست
سگ شکاری کلب معلم، یوزپلنگ، جن، فرشته ملک
فرهنگ لغت هوشیار
مردمپرستی عمل نوع پرست: دوست داشتن همنوع. توضیح هرکی علاوه بر دلبستگی که نسبت بخویشتن دارد متمایل است باینکه در غم و شادی دیگران شرکت جوید و از ناخوشی آنها متالم و از خوشی آنها متلذذ و مسرور شود. بعبارت دیگر نسبت بهمنوعان خود دارای علاقه و دلبستگی است. این میل اجتماعی را که معمولا به لفظ نوع پرستی تعبیر میشود بسیاری از حکما غریزی و فطری بشر میدانند ولی بعضی حکما نیر هستند معروف باصحاب نفع که در حقیقت وجودی این میل اجتماعی یا لا اقل در فطری بودن آن تردید روا داشته اند (دکتر سیاسی. روانشناسی از لحاظ تربیت. 378)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سود پرست
تصویر سود پرست
نفع پرست نفع طلب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
Philanthropic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
philanthropique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
mpenzi wa watu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
자애로운
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
hayırsever
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
filantropi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
দানশীল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
परोपकारी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
філармонічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
filantropico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
philanthropisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
filantropisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
филантропический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
filantropijny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
filantrópico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
filantrópico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نوع دوست
تصویر نوع دوست
慈善的
دیکشنری فارسی به چینی